چرا امروزه همه تلفنهای هوشمند طراحی یکسانی دارند؟
در تاریخچه صنعت موبایل، درست قبل از معرفی نسل اول آیفون و پس از دوره گوشیهای بزرگ و زمخت، برههای عجیب و جذاب وجود دارد. در این برهه طراحی گوشیهای همراه بسیار متنوع بود و هر دستگاهی با رنگ و بوی خاص خودش توجه کاربران را جلب میکرد. فراموش نمیکنیم که وقتی گوشی نوکیا N-GAGE معرفی شد احساس میکردیم این دستگاه از داخل یکی از قسمتهای مجموعه استار ترک به بازار آمده است. در آن دوره فرم فاکتورهای مختلفی وجود داشت؛ از گوشیهای تاشو و کشویی گرفته تا موبایلهای مخصوص موزیک و دارای کیبورد کامل، هر کدام گروه خاصی از کاربران را هدف قرار داده بود.

کافی است نگاهی به تصویر بالا بیندازید. از بالا راست به ترتیب میتوانید موتورولا StarTAC Rainbow، نوکیا N-GAEG، موتورولا V70 و از پایین سامسونگ Juke، نوکیا ۷۶۰۰ و سیمنز Xelibri 4 را ببینید. مشاهده این میزان از تفاوت در امر طراحی بسیار جالب است، ولی آیا این دستگاهها به اندازه کافی کارآمد، موثر و قدرتمند بودند؟ البته که نه! بعضی از این دستگاهها را به سختی میتوانیم قابل استفاده در نظر بگیریم. ولی ظاهرشان به گونهای بود که کاربران را به وجد میآوردند.
امروزه دیگر شاهد چنین شرایطی در بازار تلفنهای هوشمند نیستیم. با وجود این که موبایلهای امروزی ما به اندازهای قدرتمندند که احتمالا میتوانند فضاپیمایی را روی سیاره مریخ بنشانند، ولی ظاهر اکثر آنها شباهت بسیار زیادی به یکدیگر دارند. ولی چه شد که از آن برهه زمانی به اینجا رسیدیم؟ در ادامه مطلب با جیاسام همراه باشید.
غلبه فرم بر کارآمدی
اولین موبایلهای تاریخ هدف سادهای داشتند و آن فراهمسازی امکان برقراری تماس بود. این دستگاهها با آنتن بزرگ، صفحات کوچک و تقریبا بدون در نظر گرفتن اصول زیباییشناسی تولید میشدند. اما رفته رفته با پیشرفت فناوری صنعت موبایل به جایی رسید که قیمت محصولات معقولانه شد. آنجا بود که تولیدکنندگان به فکر فاکتورهایی مثل قابلیت حمل، طراحی و جذابیت افتادند.

با آغاز هزاره جدید تلفنهایی با مکانیزم تاشو به بازار آمدند که از رنگهای جذاب و پنلهای قابل تعویض استفاده میکردند. در آن دوره محصولاتی برای نِردها، گوشیهایی برای چت کردن و دستگاههایی مخصوص مصارف شغلی عرضه شد تا هر کاربر صرفنظر از تعلق فرهنگیاش بتواند حداقل یک دستگاه متناسب با سلایق و نیازهای خود داشته باشد. اما در سال ۲۰۰۷ اتفاقی غیرمنتظره افتاد که همه چیز را تغییر داد.
سیبی که از شاخه به زمین افتاد
شکی نیست که اپل با معرفی نسل اول آیفون در سال ۲۰۰۷ همه چیز را عوض کرد. این شرکت نشان داد که تلفنهای آینده چه شکلی خواهند بود. البته که تلفنهای هوشمند قبل از آیفون نیز ساخته شده بودند، ولی رابط کاربری خشک و طراحی عجیب و غیرجذاب آن دستگاهها باعث شده بودند کاربران از آنها استقبال نکنند. با این حال، بعضی از این شرکتها به راحتی از میدان مبارزه به در نشدند. بلکبری و نوکیا تا سالها با سیمبین و BBOS به رقابت در بازار موبایل پرداختند اما در نهایت با حقیقت اجتنابناپذیر بازار کنار آمدند.

منتها خیلی زود نوآورانهترین گوشی بازار به دستگاهی تبدیل شد که بیشترین کپیبرداری را از روی آن انجام دادند، در نتیجه فرآیند متحدالشکل شدن تلفنهای هوشمند به وجود آمد. سیمبین، WebOS و بادا همگی به تاریخ پیوستند تا در کل بازار فقط دو سیستم عامل اندروید و iOS باقی بماند. در بخش سختافزار نیز همه شرکتها کیبوردهای فیزیکی را کنار گذاشتند و به سراغ صفحات نمایش لمسی رفتند.
نبرد نمایشگرهای بزرگ
خیلی زود معلوم شد که نمایشگرهای بزرگتر تجربه کاربری بهتری را برای کاربران به ارمغان میآورند. رابطهای لمسی کاربری تلفنهای هوشمند را تا حد زیادی راحتتر کردند؛ اگر در این باره شک دارید، کافی است سعی کنید با موبایلهای قدیمی برای یکی از دوستانتان پیامک بفرستید. در کنار اینها، سرعت شبکه بالا رفت و استریم محتواهای ویدیویی به یک واقعیت روزمره تبدیل شد. در ادامه دوربین موبایلها پیشرفتهتر شدند و در مجموع صفحات بزرگتر امکان انجام کارهای بسیار بیشتری را فراهم میکردند.
ولی افزایش اندازه نمایشگرها مستلزم انرژی بیشتر بود و این انرژی باید از طریق باتریهای بزرگتر تامین میشد. حالا باید دو قطعه بزرگ مستطیلی درون هر گوشی قرار میگرفت و این اتفاق باعث شد محدودیتهای زیادی برای طراحیهای نوآورانه به وجود بیاید. تولیدکنندگان به رقابت برای ارائه بزرگترین نمایشگر ممکن مشغول شدند و به مرحلهای رسیدیم که گوشیهای بزرگ را فبلت نامیدیم تا ترکیبی از فون (یا گوشی همراه) و تبلت باشد. پس اصلیترین و بیشترین بخش هر گوشی از نمایشگر ساخته شده بود و در نتیجه اکثر موبایلهای بازار شباهت بالایی به یکدیگر پیدا کردند.
البته برخی از تولیدکنندگان در این راه به سراغ نوآوریهایی مثل استفاده از شیشه ۲.۵ بعدی، صفحات نمایش خمیده، کاهش حاشیههای نمایشگر و حتی عرضه ناچ یا بریدگی بالای صفحه رفتند. در این میان بعضی از شرکتها سعی کردند به عرضه گوشیهای ماژولار بپردازند ولی کاربران از آنها استقبال نکردند. بنابراین محصولات بازار به شکل زیر درآمدند:

چرا همه گوشیها شبیه یکدیگر هستند؟
- نمایشگرهای بزرگ و بیحاشیه با تمام جذابیتی که دارند نیازمند باتریهای بزرگترند و این مسئله محدودیتهایی را در طراحی گوشیها به وجود میآورد. موبایلهای امروزی اساسا بر مبنای صفحه نمایش و باتریهایشان ساخته میشوند، در نتیجه فرصت محدودی برای خلاقیت و نوآوری به وجود میآید.
- کاربران در مجموع به دنبال گوشیهای پریمیومی هستند که به آنها عادت کردهاند و سازندگان هم امنترین گزینه را انتخاب میکنند. به همین دلیل است که امروزه اکثر گوشیها از شیشه و فلز ساخته میشوند.
- اکثر مولفههای طراحی در گوشیهای امروزی با کیسها و محافظها پوشانده میشوند.
- کیبوردهای فیزیکی منسوخ شده و طراحیهایی مثل طراحی ماژولار هرگز موفق به جلب نظر کاربران نشدهاند.
- تنها دو سیستم عامل در بازار وجود دارد: iOS و اندروید. تمام آیفونها از یک زبان طراحی ثابت پیروی میکنند و گوشیهای اندرویدی هم علیرغم تفاوتها معمولا پیرو سبک نسلهای قبلی خود هستند.
- همه از روی دست هم تقلب میکنند. دیگر هیچ شرکتی از کپی کردن یک ویژگی یا یک مولفه طراحی خجالت نمیکشد. از سوی دیگر، شرکتهای کمی هستند که حاضر به آزمایش ایدههای جدید و طراحیهای تازه باشند.
با این حساب به نظر میرسد که محکوم به استفاده از تلفنهای هوشمندی هستیم که همگی ظاهر یکسانی دارند. ولی تا وقتی زندگی هست امید داریم و تا وقتی فناوری پیشرفت میکند هیچ چیزی ثابت نمیماند؛ حداقل نه برای مدتی طولانی!
خمیدگی به سمت تغییر
همه ما به آهستگی در خلق این چرخه تکراری سهیم هستیم. تولیدکنندگان تلفنهای همراه معمولا پاسخگوی نیازهای مشتریان خود هستند ولی آن قدر این چرخه را ادامه دادهاند که کاربران به این ساندویچهای شیشهای، نمایشگرهای غولآسا و دوربینهای چندگانه عادت کردهاند. نمیخواهیم بگوییم که این طراحی بد است چون اگر بد بود برای این مدت طولانی در بازار باقی نمیماند و مصرفکنندگان دیگر به سراغ خرید این دستگاهها نمیرفتند. ولی خوشبختانه عدهای از طراحان خوش فکر باور دارند که زمان تغییر فرا رسیده و به همین خاطر نمایشگرهای منعطف را خلق کردهاند.

اگر منطقی فکر میکردیم احتمالا به این زودی شاهد چنین تغییر دراماتیکی نمیبودیم. وقتی خوشبختانه سازندگانی هستند که ریسکهای مالی احتمالی را به جان میخرند تا طراحیهای جدید را وارد بازار کنند و پیشتاز عصر جدید بازار موبایل باشند. اکنون تقریبا یک دهه است که تلفنهای همراه تغییر ظاهری چشمگیری نداشتهاند. اما بالاخره گوشیهای جدیدی به بازار میآیند که اگرچه طراحی آنها شباهتهایی به گوشیهای تاشوی قدیمی دارد، ولی از فرمول کاملا متفاوتی برای خلق این معجون شگفتانگیز استفاده میکنند.
به نظر میرسد که سوال نهایی این نیست که «چرا تمام گوشیها طراحی یکسانی دارند» بلکه این است که «آیا کاربران واقعا طراحی متفاوتی میخواهند؟» آیا ما آماده تغییر هستیم؟ آیا فناوری لازم برای این تغییر حاضر شده است؟ بیایید امیدوار باشیم که همهگیری جهانی ویروس کرونا گریبانگیر این تغییر نشود و اجازه دهد تا روند طبیعی گذار به مهمترین ترند بازار در سالهای اخیر به درستی رقم بخورد.